نشستن یسنا جون
سلام دوستان خوبین... خوشین... سلامتین... دماغتون چاقههههههههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخ خبر خبر خبرررررررررررررررررررررررررررررررر دخملم همین چند ساعت پیش واسه 14 ثانیه بدون کمک نشست قربونت برم دختر گلم حیییییییییییییییییییییییییف اون موقع گوشی دم دستم نبود که از دخترم عکس بندازم حیف حیف حییییییییییییییییییییییییییییییف ...
نویسنده :
مامان یاسنا
13:11
مادر
به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز، جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم به موی سپیدت مرا ببخش، مادر، ای تمام هستی من! سلامتی همه مادر ها … ...
نویسنده :
مامان یاسنا
11:03
بابا و مامان
تو 10 سالگی : (( بابا ، مامان عاشقتونم)) تو 15 سالگی : (( ولم کنین )) تو 20 سالگی : (( مامان ، بابا همیشه میرین رو اعصابم )) تو 25 سالگی : (( باید از این خونه برم بیرون )) تو 30 سالگی : (( حق با شما بود )) تو 35 سالگی : (( میخوام برم خونه پدر و مادرم )) تو 40 سالگی : (( نمیخوام پدر و مادرمو از دست بدم )) تو 70 سالگی : (( من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا الان مامان و بابام اینجا باشن ...! )) باید از همین حالا قدر پدر و مادرامونو بدونیم ... از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز ، روز توست ... ...
نویسنده :
مامان یاسنا
11:01
گشنش نمیشه عایا؟؟!!
سلام دوستای یسنا جون دخترم الان 3-4 روزه که زیاد شیر نمیخوره نمیدونم چرا وقتی ببغلش میکنم و جلوم میخوابونم میفهمه میخوام بهش شیر بدم میزنه زیر گزیه از این بابت خیلی ناراحتم قبلا شبا سه بار از خواب بیدار میشد ولی حالا فقط یه بار بیدار میشه و شیر میخوره تازشم دیشب اصلا از خواب بیدار نشد شب ساعت 9 بهش شیر دادم بعد صبح ساعت 8 به زوووووووووووووووووووووور بهش شیر دادم کلی هم دعوا کردیم باهم نمیدونم چیکار کنم! شیرمم همش میریزه! یقم کلا خیسه خیسه! ببخشید که این پست عکس نداره رم ریدرمو یادم رفته بود بیارم شرمنده همگی ...
نویسنده :
مامان یاسنا
12:38
متفرقه ...
منو مامانم دخترم تو بغل باباش داره فوتبال نگاه میکنه خاله بد جنسش تازگیا یاد داده که دستشو بخوره واااااااااااااااااااااااااااااااای این مخش شبمم که تمومی ندالهههههههههههههههههههههههههه خسته شدم دخترم و ببعی اصلا خوب نیوفتاد میخواستم دوباره بندازم ولی باباش خودشو کشت میگه سرما بخوره من تورو مقصر میدونم طوریش بشه من تورو مقصر میدونم تازه میهواستم سوار خر هم بکنمش ولی باباش نذاشت وقتی آبتنی میکنه همیشه دست مامانمو لیس میزنه قربون خمیازت برم عزیزم اینجا داره با هام حرف میزنه قربونت برم من وای لبو لوچشووووووووووووووووو ساعت 2 نصفه ...
نویسنده :
مامان یاسنا
10:36
اولین تفریح خارج از شهر یسنا کوچولو
جمعه 92/12/2 رفتیم مرز که این تفریح اولین تفریح دخترم بود خدارو شکر هوا هم خوب بود و دخترم هم مادرشو اذیت نکرد اولش که هوا کمی سرد بود از ماشین پیادش نکردیم ولی بعدش هوا که بهتر شد آفتاب خوب در اومد از ماشین پیادش کردیم ولی روسری سرش کردیم که یه وقت خدایی نکرده سرما نخوره آخه اولین بار بود بدون پتو میومد بیرون قربونش برم مثل این که خیلی خسته شده تو راه برگشت اصلا چشم وا نکرد ...
نویسنده :
مامان یاسنا
9:29
دوستای جدید دخترم
تازگیا دخترم که از خواب بیدار میشه با دوستای جدیدش بازی میکنه باهاش صحبت میکنه میگن میخندن اینجا دوستاشو گرفتم دستم و تکون تکونشون دادم گلی ذوق کرد و خندید اینجا دوستاشو گذاشتم پیشش ولی ... شاخک مورچه مشکی رفت تو چشش ناراحت شد دخترم اینجا با مورچه مشکی قهر کرده منم بهش گفتم قهر کار خوبی نیست هیچ وقت با دوستات قهر نکن بعد دخترمم قبول کرد گفت دیگه با هیچکی قهر نمیکنه ...
نویسنده :
مامان یاسنا
9:05
وقتی منو دخترم تنها میشیم و خوصلم سر میره
چشاش داره از کاسه در میاد مماغشووووووووووووووووووو اینجا دهنش شبیه اردک شدههههههههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ...
نویسنده :
مامان یاسنا
22:11
دنیا رو آب ببره یسنا رو خواب میبره
غنچه کوچولوی مامان ای جونم چ ناز خوابیدی دختر گلم تو گهواره خوابیده عشقم صبح شده خوابالوی من پاشوووووووووووووووو ...
نویسنده :
مامان یاسنا
22:05